شهروند سقزی [دوشنبه 29 خرداد 1396 | 23:04] پاسخ

سلام خسته نباشید به عنوان یک شهروند سقزی و تحصیل کرده و عضو ثابت کانال خبری گلان......بنده هر بار از ان مسیر رد میشوم در تعجبم اینجا میدان مادر است یا میدان که وه سوار?هویت میدان مادر زیر پای اسب که وه سوار له شده...بعدش از لحاظ مکانی بسبار جای بدی ب ان اختصاص داده اند..و اصلا من ب شخصه خودم نمیدانم کیست...و از خیلی ها پرسیدم اطلاعات دقیقی ندارند...شورا دوره چهارم بخاطره اینکه بگن ما کاری کردیم اومدن اینو نصب کردن نه معلوم هست کیست نه هدف از این مسجمه مشخصه ......این نشانه بی تدبیری و کار بلد نبودن مسئولین محترم هستش.....

لیلا [سه شنبه 30 خرداد 1396 | 00:12] پاسخ

متاسفم برای اعضای شورا و معاون شهرداری در امور ... که برای خود شیرینی بلایی جبران نشدنی به جان میدتن مادر انداختن

رحمان خان [سه شنبه 30 خرداد 1396 | 00:13] پاسخ

کاش میدونستم این گولان دنبال چیخ؟ میخوای چی رو به شهرونداپ ثابت کنی؟

اقبال علی نژاد [سه شنبه 30 خرداد 1396 | 16:37] پاسخ

(مجسمه،،، هه لپه رکیی سوارو،،، اثرهنرمندواستادآقای مسعودرحیمی )
نقدی بر سایت گولان و نوع نگرش این سایت؟؟!!!! بی هویت وخارج ازفضای عقلانیت دراین سایت درمورداین آثار،،،
نقدقابل تحسین است،
امانگارنده بی هویت درباره نقدمجسمه ،،،هه لپه رکیی سوارو،،درسایت گولان بخاطر بی هویتی خارج ازعقلانیت نسبی گرامی باشدبلکه جزم گراودگماتیک است واین سایت بخاطردرج نکردن جوابیه هنرمنددرسایت گولان اعضای سایت ،جزم گرای، خودراثابت کرده است،،، ازنگاه مخاطبین،نسبی گرا؟؟،این اعضاترسووخارج ازنگاه عقلانیت جلب نظرمیکنند،،
ونقدم براین سایت این است که سایت گولان خارج ازژورنالیستی حقیقت است،این سایت اگرهدفمنداست،بایدیک طرفه قضاوت نکندتاحقیقت مساله عریان شود،،
ژورنالیستی که بایدبرپایه صداقت واستوارباشددرحالی که بدون جوابیه درج نقدآن رانمایش داده است،،

محمد طاهر [سه شنبه 30 خرداد 1396 | 17:19] پاسخ

بزرگترین هویتی کە مجسمە هەڵپەڕکێ سوارۆ دارد این است کە سوار لباس کردی بر تن دارد در ضمن لازم نیس کە یک اثر هنری همیشە نماد یک نفر باشد و یک شخص را روایت کند هەڵپەڕکێ سوارۆ نماد ملت کورد است نماد ملتی کە پرچم را گم زبان را ترکیب و لباسمان را کم رنگ کردە ایم حداقل زمانی این مجسمه میتواند اصالت خودمان را یادمان بیاورد
در اخر از شما خواهش میکنم بە جای بهانە الکی قدردان زحمت و بە جای تخریب افکار بە فکر طرح و خلق زیبایی ها باشیم

اقبال [سه شنبه 30 خرداد 1396 | 17:41] پاسخ

اخلاق ژورنالیستی ایجاب می کند کە سایت گوڵان جوابیە نقد را درج نماید.

مسعود رحیمی خالق اثر [سه شنبه 30 خرداد 1396 | 21:49] پاسخ

[Forwarded from masood rahimi]
در سایت گوڵان نقدی بر مجسمە [هەڵپەڕکێی سوارۆ] درج شدە است کە از چند نظر قابل تأمل می باشد.

۱ـ بە جای نام نگارندە کە تأکید زیادی بر امر هویت دارد، ظاهراً یک شهروند بدون نام و نشان و هویت نگارش فرمودە است کە البتە این امر عجیب است و عجیب تر از آن بی اطلاعی سایت گوڵان از پرنسیب های ژورنالیستی است کە در سایت رسمی خود از نگارندەای بدون هویت، مطلب می گذارد.

۲ـ نگارندە بی هویت چندین بار راجع بە فقدان هویت اثر گلەمند است. ابتدا باید توضیح دهم آنچە شما بدان معترض هستید بە موضوع اثر اشارە دارد و بە امر هویت مربوط نیست.

۳ـ این اثر بە لحاظ امر هویت، دارای وضوح کامل است. یک سوارکار کورد با لباس کوردی و سوار بر یک اسب از نژاد کورد. در حالی کە شما از اولین شاخصەهای هویت ( نام و نشان) برخوردار نیستید.

٤ـ از نظر موضوع نیز، [هەڵپەڕکیێ سوارۆ] یکی از اصیل ترین آیین های فرهنگی کورد است کە می توان گفت در کمتر نظام فرهنگی می توان مشابه آن را یافت.

٥ـ رموز سمبلیکی را کە برای پوزوسیون (حالت) های مختلف اسب برشمردەاند و شما بدون توجە بە بستر تاریخی و جغرافیایی ٱن ها را طوطی وار تکرار می کنید، هیچ ربطی بە نشانەشناسی فرهنگ کرد ندارد.

٦ـ حالت این اسب پیادەروی نیست، بلکە در خدمت القای حرکات ریتمیکی است کە توسط چابک سوار کورد برای اجرای رقص با اسب بە آن حیوان یاد دادە شدە است و این حُسنِ کار است کە شبیە بە حرکات هیچ اثر مشابهی در جهان نیست. این نیز ویژە کورد است. ضمنا خوب بە آثاری کە برای مقایسە آوردەاید، نگاە کنید، در بعضی از آن ها سایز اسب نسبت بە سوار در حد یک الاغ است. اینقدر مفتون و مسحور آثار خارجی نشوید. من می دانم کە بعضی از آنان چقدر مشکل دارند.

۷ـ ژانر اثر در ذهن سازندە مسبوق بە سابقە است. شما فصل مربوط بە بافتەها و حرکات موزون کتاب " بافندۀ کورد، نقاش ذهن خویش" اثر اینجاب را کە سال ۱۳۷٦ توسط انتشارات میراث فرهنگی تهران چاپ شد، بخوانید تا متوجە شوید کە این ایدە از بیست سال پیش در ذهن سازندە اثر، مراحل تکوین را می گذراند.

۸ ـ در مورد تغییر سایز اثر، برای احراز تناسب مجسمە با میدان مکریان و با هماهنگی جناب آقای مهندس نعمانی شهردار محترم سقز، صورت گرفتە است. فکر نمی کنم آقای شهردار برای برخورداری شهر از یک اثر فاخر و در نوع خود متفاوت، هیچ کفری مرتکب شدە باشند.

۹ ـ در مورد هزینە اجرای پروژە، من برخلاف شما بە اسناد مالی شهرداری دسترسی ندارم اما در پیش نویس قراردادی کە در شورای شهر موجود است، بە خاطر اجرای این اثر در زادگاهم، مبلغ ۳۸۰ میلیون تومان تخفیف دادەام. بە همین دلیل این اثر حجیم با استحکامی بی دیل، کە همە شاهد نحوە حمل آن بودند، اینچنین ارزان تمام شدە است. ضمنا اگر شما در پاریس بودید حتماً می فرمودید بە جای برج ایفل، دە بیست تا جوجە ایفل می ساختند.

۱۰ـ در ارتباط با مکان نصب اثر، من نیز بە مانند قاطبە همشهریان گرامی، خرسند نیستم اما دستگاەهای اجرایی دلایلی دارند کە بخش مهمی از آن را من نمی دانم و نمی توانم بدان ورود یابم.

در خاتمە از این کە نگارندە محترم احساس مسئولیت نمودە و اثر اینجانب را مورد تفقد قرار دادەاند متشکرم. ولی لازم دیدم نکاتی را کە از نظر ایشان مکتوم بود، روشن نمایم. امیدوارم پس از احراز هویت وی، فرصت ابراز ارادت در حضورشان میسر شود.
با تشکر مسعود رحیمی

پیمان کریمی [سه شنبه 30 خرداد 1396 | 21:50] پاسخ

پیمان کریمی
خوم نگارشي, [20.06.17 21:49]
سلام و عرض ادب جناب رحيمي
حاگر در گوگل سرچي را با اين كيوورد انجام دهيد'سقز اسب'خواهيد فهميد كه اين عكس نه تنها از طرف نگارنده به شيوه ي مغرضانه اي برداشت نشده است بلكه از گوگل سرچ شده و لازم به ذكر است كه اشاره كنم جناب رحيمي نگراني بنده اتفاق افتاد!اكنون در سرچ هاي اينترنتي مان شهر فرهنگي تاريخي و هنري ما با سرچ اسب سقز ظاهر مي شود!شهر فرهنگيمان شد اسب سقز!
و صد البته خوشحال مي شوم كه شما به عنوان خالق مجسمه بهترين عكس را از بهترين زاويه تهيه كنيد و در اختيار شهروندان قرار دهيد تا آن زمان در مقام منتقد پديد اييم و اسب شمارو تحليل كنيم!لازم است تاكيد كنم عضلات اثر شما از هر حالتي كه نگاه كتيد هيولاييست!ان عضلات پرورش اندام گونه اثر شما هيچ ربطي به زاويه عكس ندارد و در هر حالت و زاويه اي هيولاييست!

حال دوباره موارد مورد اشاره شما را كه شماره گزاري كرديد پاسخ خواهم داد و بسيار خوشحالم كه اين كار را كرديد!اينبار يكي يكي پيش مي رويم شايد براي اولين بار بتوانيم بدون اينكه از موضوع خارج شويم و شما بحث را به حاشيه ببريد به جواب منطقي برسيم!
اول تا جايي كه به بنده ياد دادند معمولا نويسنده و منتقدين اسم خود رو در اخر مطالب ذكر مي كنند!حال آيا شما اخر مطلب داخل سايت رو ملاحظه فرمودين كه ميفرماييد نويسنده بدون هويت است؟ يا انتظار داشتين خط به خط نويسنده اسم خود را به مخاطبين ياداور شود؟

دوم اتفاقا جناب رحيمي بنده دقيق مي دانم كه چه نوشته ام.سوار كاري كه شما به آن اب و تاب ميدهيد و بارها ان را هويت دار مي خوانيد اسمش چيست؟شنيده ام كه گذشته و اكنون هم به اسب ها لقب و صفت ميدادند ،صفت اين اسب مشهور و نام اور كه توجه شمارا جلب كرده چه بوده؟شما كه يك سوار كار معمولي را نساخته ايد!الزاما شما قهرمان يك مسابقه ي رقص اسب را ساخته ايد!خوشحال ميشويم بدانيم هويت اين سوار چيست؟اهل كجاست؟در چه تاريخي اين نماييش زبان زد عام و خاص شده؟مقبره اش كجاست؟در كدام كتاب و سندي از گذشته اين هويت پيداست؟تك تك اثاري كه بنده در مقام مقايسه اورده ام هويت و تاريخ مشخصي دارند!

٣ .بايد عارض شوم خدمتتان كه دوباره سايت گولان را مشاهده فرماييد تا شايد نام و نشان بنده را يافتيد!اما اينبار مطالب را كامل بخوانيد نه به قول خودتان طوطي وار!در ادامه ي بحث شماره سه شما هم عرض كنم كه ايا اسب هاي اصيل و هويت دار كورد چنان عضلاتي دارند و به قول شما هيولا مانند هستند؟سر و صورت و سم و پا و بيني و چشم و گردنشان و و و و با اسب هاي ساير نقاط دنيا فرق مي كند؟عجبا!

چهارم اخرين مراسم رقص اسب كه در سقز برگزار شد چه تاريخي بود و برنده ي اين مراسم كه بود؟شما كه ميفرماييد در كمترين نظامي چنين آييني هست لطفا داوران اين مراسم كه در سقز و يا خاصتا در شهرستان سقز برگزار شده به اين بحث دعوت كنيد تا ما هم اشنا شويم و در مراسم بعدي شركت كنيم!

پنجم.دو عكس را كه با هم مقايسه ميكنم بنده هيچ رموز و پوزيسيون و حالتي متفاوت از اثر شما نميبينم و غالبا فرم دو اثر بسيار شبيه به هم است حتي اسب مشكي بيشتر حالاتش رقص نماست تا اسب سفيد شما!لازم است اصلاح كنم پوزيشِِن

ششم بنده هيچ حالت ريتمي و متفاوتي در اين اثر نسبت به ساير اثار نميبينم اگر شما ميبينيد ذكرشان كنيد تا ماهم دقت كنيم!در ضمن اين مراسم رقص اسب فقط ويژه ي كورد بوده و مثلا در انگليس يا فرانسه و يا همين نزديكتر در ميان برادران لر خودمان وجود ندارد؟در ادامه توصيه ميكنم شما اين دو اسب كه در كنار هم هستند را مقايسه كنيد ايا از ديد شما اسب مشكي در سايز الاغ است؟يا بهتر است جواب را در توضيحات و توصيفات شما جويا شويم و اعلام كنيم كه اسب شما قامتي هيولايي دارد

هفتم الزاما سابقه و تمرين براي ساخت يك اثر ربطي به درست بودن يك اثر ندارد و اينجا بنده شاكرم و جاي شكرش باقيست كه اين اسب روند تكامل ٢٠ ساله را طي كرده است و به قول خودتان هنوز قامتي هيولايي دارد!اگر روند تكامل را طي نمي كرد چه ميشد!

هشتم پس يعني از ديدگاه شما اگر يك مقام مسيول يك نظري ارايه كند حتما ان نظر بدون اشكال است!مثلا اگر اقاي نعماني ميفرمودند كه اثرتان را در سايز يك متري بسازين باز هم همانگونه عمل ميكرديد؟و نكته اينكه شما كه غرب زده نيستيد و اين برچسب را در جواب نمونه هاي مشابه به بنده ميدهيد!به شما توصيه ميكنم كه در اين برچسب تان به بنده تجديد نظر كند غرب زده بودم هنر ديارم را تا اين حد پيگيري نميكردم و دومين توصيه اينكه اثار خارجي را نگاه كنيد و سايز اسب ها را با سايز مياديني كه در آن نصب شده اند مقايسه كنيد!تا بيابيد كه اثر شما به طرز فاحشي تناسباتي بسيار بيشتر از اين ميدان دارد!و مثالي عرض كنم يك ليوان آب را بر روي يك بشقاب كوچك به ميهمان ادا ميكنند و هيچ وقت ديده نشده يك پارچ آب را بر روي يك بشقاب تقديم مهمان كنند!اميدوارم مثال بنده از تناسبات را متوجه شده باشيد!

نهم ظاهرا ل

ادامه ی متن قبلی پیمان کریمی [سه شنبه 30 خرداد 1396 | 21:51] پاسخ

هم ظاهرا لازم است كه باز هم تاكيد كنم شما طوطي وار متن را خوانديد!بسيار واضح نوشته بودم كه به نقل از سايت هاي خبري!در گوگل سرچي انجام دهيد بسيار شيوا اين موضوع را خواهيد ديد پس در اينجا اشاره ميكنم كه ظاهرا شما بيشتر با اسناد در ارتباطين تا بنده!اگر بحث زادگاه بود شما هم ميتوانستيد مثل بسياري از هنرمندان اين اثر را رايگان و افتخاري تقديم شهرتان كنيد در آن صورت نقدي هم وجود نداشت و بقول پيشينيان اسب شما پيشكشي بود و دندان هايش را نميشماردند! و تخفيفات بهانه ست!جزاي گران فروش نخريدن است و مشك ان است كه خود ببويد
دهم خوشبختانه هنوز در فضاي مجازي بسياري از پيام هاي شما موجود است،شما به شدت اصرار داشتيد كه به هر طريقي اين اثر را در معرض ديد مسافرين قرار دهيد!ايا بنده اشتبا متوجه شدم و طوطي وار مطلب چند ماه پيش شمارا خواندم؟
بنده هر ده مورد از نقد هاي شما را كامل پاسخ دادم و اميدوارم در پاسخ بعدي تان به ترتيب جوابها را بفرماييد تا طبق معمول از بحث خارج نشويم و در خاتمه بنده بارها و بارها در بحث هايي دو طرفه عرض كردم و شما اگر طوطي وار نخوانده باشيد هويت بنده را مي دانيد!مثال عكس كوه دماوند كه لابد يادتان هست!
ارادتمند شما پيمان كريمي

شهروند سقزی [چهارشنبه 31 خرداد 1396 | 04:21] پاسخ

بنده ب عنوان شهروند سقزی هیچ توهینی به خالق و سازنده این اثر نمیکنم....من واقعا متحیرم شورا شهرداری و افرادی ک جای این مجسمه را انتخاب کردند ایا جایی بهتر برایش ندیدند......بحث بنده اولا سره مکان این مجسمه است....ک بعدا کاندیداهای محترم در تبلیغات ازش استفاده کردن و بهش پوستر چسپاندن من متاسفم ک حتی شوراهای دوره چهارم ک تایید کردن طرح رو و جاشو انتخاب کردن چرا اومدن دو سه تاشون پوستر تبلیغااتی بهش چسپاندن اینم از فرهنگ و حرمت......ولی اگر بحث هویت و معرفی هم بکنیم باید کاملا یه مطالبی به مردم ارائه میشد تا بدانن نماد این مجسمه چیه....در کل جاش واقعا اغتضاحه......ولی مجسمه قشنگی هست...دست تون درد نکنه...خدا قوت....ولی خدا وکیلی اگر میشه جاشو تغییر بدید بابا بخاطره نظره مردم سقز نه.....بخاطره مهمان هایی ک میان شهرمون

هانا [چهارشنبه 31 خرداد 1396 | 10:57] پاسخ

کاش میشد بجای این مجسمه، که یک ظاهر خشنی داره و در انسان حالت ناخوشایندی ایجاد میکنه، از یک طرحی که آرام بخش باشه استفاده کرد مثل مجسمه هایی که در آذربایجان شرقی وجود دارده و به انسان آرامش میده. البته میشد همین مجسمه رو به یک حالت بهتر هم ساخت.

شاگرد [چهارشنبه 31 خرداد 1396 | 15:04] پاسخ

پیمان گیان دستت خوش بیت بلام امانه په یان عه یبه نقدیان له بکه ی
خویان به آغاااااااااا دزانن

اقبال [پنجشنبه 1 تیر 1396 | 01:50] پاسخ

..مسئولین سایت،نقدزمانی معنی داردکه جوابیه داشته باشدتاآرمانی مشخص شود،،بدون طرفداری وخارج ازفضایی تعارف عرض کنم نقدبدون جوابیه رگزخوانیست وبی هویت،،جوابیه به اندازه نقد حق دارد..درغیرخارج ازصداقت ژورنالیستی است،اگرارزش وقوانین است شامل هردومیشودولی اینجامن ارزش وصداقت رانمیبینم یکی تومارمینویسد ودیگری ...

سیاوش رستگار [پنجشنبه 1 تیر 1396 | 11:36] پاسخ

باسمە تعالی\\r\\nبا سلام و ادب؛\\r\\n همچنانکه مستحضرید مادر نماد صبر؛ ایمان؛ عشق؛ بردباری و مهربانی ست و شایسته است جهت بزرگداشت این کلمه آسمانی مسئولین جهد نمایند تا با ایجاد المان؛ سردیس؛ تندیس یادبودهای مختلف و یا حداقل با نامگذاری و مزین نمودن معابر؛ میادین و اماکن در راستای اکرام این خالق خارق العاده خدا گام بردارند.\\r\\nاما متاسفانه در شهر میدانی که سالهاست بنام نامی مادر معروف است؛ با تعبیه مجسمه اسب هنرمندی سقزی در حال تغییر کاربری معروفیت است؛ هنرمند باید قدر بیند و در صدر نشیند و هنرش در جایگاهی بلند و عظیم مورد احترام قرار گیرد، اما اگر ایجاد هنری منجر به نابودی نامی جاودانه گردد؛ به نظر حقیر نفس کار مذموم و مورد نکوهش است.\\r\\n با تغییر مکان مجسمه سوارو از صدمه معنوی به میدان مادر جلوگیری فرمایید.

اقبال [پنجشنبه 1 تیر 1396 | 13:56] پاسخ

.نقد فراگیر و مردم پسند: این شکل از نقد، که هرگز نمی‌توان آن را هنری نامید بیش از گونه‌های دیگر رواج دارد و در واقع همان آرا و نظرهایی است که مردم بعد از دیدن یک اثر هنری ابراز می‌کنند. هر کس بی آن که از زیر و بم کار آگاهی درستی داشته باشد، از سر عاطفه و احساسو بینش فردی خود قضاوت می‌کند و به اعتبار آن که از توانایی بینایی برخوردار است و زبانش می‌گردد قضاوت درباره اثر هنری را حق مسلم خود میشمارد.
درحالی که بخاطرنداشتن آگاهی وبینش صحیح، توهین بزرگی به خالق وخلقت آثار نموده...

همکارت [جمعه 2 تیر 1396 | 01:54] پاسخ

وجدانن کاک مسعود یه چیزی میگم به دل نگیر
بابا ما رو اصلا فرض کن هیچی از هنر حالیمون نیست, یه بیسواد
ولی برای یه بارم که شده تصویر اولو که مربوطه به میدان مادره با تصاویر دیگه مقایسه کنید ببینید "سر" اثرتون کجاش شبیه اسبه؟
عضله های رانشو نگا کنید و مقایسه کنید انگار دوپینگ کرده

علي احمدي [سه شنبه 27 تیر 1396 | 12:24] پاسخ

يك كار فرهنگي شده و حالا مهندس انتقاد ميكنه اگه بخودش طرح رو ميدادن حتما انتقاد نميكرد از هويت حرف ميزنه واقعا خيلي خوبه كه حداقل بزرگترين اسب مجسمه اي كشور توسقز كجاش بده معمار جون خواهش نظرموبزارديد خواههشا

جاسم از بندر [سه شنبه 27 تیر 1396 | 12:25] پاسخ

حتما بايد مدير تاييد كنه پس چرا سايت گذاشتين اين كه ميشه نظر مديريت لطفا بزاريد

عایشه [دوشنبه 23 بهمن 1396 | 23:54] پاسخ

با چهارصد میلیون میشه هفت خانواده را صاحبخانه کرد اونوقت ...

عمر [سه شنبه 24 بهمن 1396 | 13:15] پاسخ

سر اون اسب خیلی بزرگ و دقیقا کپی سر اسب های چوبیه که قبلا ها بچه ها سوار میشدن .....این میتونه توهین تلقی بشه ......پایین بکشین و اصلاح کنین