سرخط خبرها :
جمعه 15 بهمن 1395 / 14:50|کد خبر : 1474|گروه : فرهنگی

کارگردان سقزی:

جنگ بر تمامی زوایای زندگی ما سایه انداخته است/ پایان بندی فیلم بادبادک تلخ است

جنگ بر تمامی زوایای زندگی ما سایه انداخته است/ پایان بندی فیلم بادبادک تلخ است

ادریس محمودیان فیلم ساز و کارگردان جوان سقزی تاکنون فیلم های متعددی همچون: "سیاە و سیاە"، "بادبادک"، "ئێستا کچێک نیشتمانمه"، مستند کوتاە "جادها در مه گم می شوند"، مستند بلند "دەنگێک لە دیاری تیلەکۆ " در مورد عطاخان باشماق، "مجموعە مستند آبی صحرا"، طراح صحنەی فیلم سینمایی "پاییز در ایوان خانە" بە کاگردانی اکبر شهبازی و دستیاری و برنامە ریزی فیلم تلویزیونی "گلی بە رنگ سکوت" بە کارگردانی آناهیتا کبیرکوە، ساخت فیلم "اینک دختری سرزمین من است" و... در کارنامه خود دارد.

به گزارش گولان سقز، فیلم جدید وی به نام "بادبادک" اخیراً در چند جشنواره داخلی و بین المللی شرکت نموده،این فیلم به کارگردانی و نویسندگی ادریس محمودیان تهیه و مدیر تصویربرداری آن:رحمت عبدیانی

تدوین:  فاطمه مرزبان، بازیگران: محمد رشیدی، اوین حسن‌پور، صدیق عباسپور و سروهعلی‌ویسی بوده که در شهر  سقز و در مدت:  15 دقیقه و 30 ثانیه ساخته شده است

این فیلم به موضوع جنگ و تبعات آن پرداخته، چندین سال پس از حمله شیمیایی، کودکان یکروستا به دلیل پیدا کردن یک ساز دهنی آلوده دچار مشکلات و دردسرهایی می‌شوند....؛ در مصاحبه ای با کارگردان به واکاوی این موضوع پرداخته ایم که به شرح زیر تقدیم حضورتان می گردد:

ـ علت اینکه به سمت موضوع جنگ رفته اید، چیست؟

جنگ همه ی انسانها را با خود درگیر کرده است، چه آنهایی که در میدان نبرد با دشمن می جنگند و چه آنهایی که از دور و از طریق رسانه ها نظاره گر هستند، فکر می کنم درگیری جنگ مجال فکر کردن به موضوعات دیگر را برایمان نگذاشته است.

 تمامی آدمها و هرکدام به روش خودشان به جنگ عکس العمل نشان می دهند. آهنگ هایی که می شنویم، داستان هایی که می خوانیم، نقاشی هایی که می بینیم؛ تاثیر جنگ را بر هنرمند به خوبی نشان می دهند و البته به اینجا ختم نمی شود. مادرانمان که شاهد  از دست رفتن جان انسانها هستند سینه میزنند و ماتم می گیرند و این بداهه ترین عکس العمل به این واقعه ی ضد انسانیست و خلاصه اینکه همه و همه بر ضد جنگ تلاش میکنند اما انگار به قول شاعر کرد (قباد جلی زاده ): "جنگ یک نقش ازلی روی سنگ است".

  فیلم بادبادک سعی کرده در این هیاهو به آثار مخرب جنگ بر کودکان بپردازد. باید در ابتدای مصاحبه هدف اصلی فیلم عنوان شود که در اینجا کودک است و یا ادامه داشتن جنگ حتی پس از اتمام آن.

ـ در نگارش فیلمنامه چه نکاتی را برای شکل گیری ایده تان به داستان فیلم مورد توجه قرار داده اید؟

در جریان فیلم ما مدام جنگ را مرور می کنیم. این روزها به هر رسانه ای پناه  می بریم موضوع اصلی آنها جنگ است. همیشه خود را در معرض جنگ و یا دست کم نزدیک به آن می بینیم. در نتیجه مدام در حال آماده باش هستیم و ذهن و روان خود را آماده ی این واقعه کرده ایم. در فیلم از صدای پادگان و آماده باش سربازها و تلفیق آن با یک رویای کودکانه قصد انتقال این حس را داشتم که امیدوارم موفق بوده باشم .

ـ آیا از منابع و مستندات برای پروراندن قصه استفاده کرده اید؟

در واقع اصل ایده ی فیلم از یک خبر آرشیوی گرفته شده اما قصه بر اساس منابع و مستندات مشخصی شکل نگرفته است.

ـ شخصیت پردازی های فیلم با چه رویکردی از جنگ شکل گرفته است؟

شخصیتها بر اساس واقعیت جنگ پردازش شده اند. یک عده مستقیم درگیرند و می جنگند و عده ای دیگر نگران، اما عده ای از آدمها خصوصاً کودکان به صورت ناخواسته درگیر و قربانی میشوند کودکان در جنگ هیج گونه نقشی ندارند اما این رویاهای آنهاست که با این واقعه ی تلخ درگیر و  برای همیشه تبدیل به یک کابوس می شود.

ـ تفاوت ایده ی شما با توجه به اینکه مقوله ی جنگ دستمایه ی فیلمهای کوتاه و بلند دیگری هم بوده است، چیست؟

جنگ ممکن است متوقف شود اما هیچوقت تمام نمی شود. سی ساله پیش جنگ شیمیایی سر دشت در ( فلان روز یا فلان لحظه) از توقف ایستاد اما هنوز آثارش به کلی پاک نشده و هنوز زندگی آنجا را تحت تاثیر عواقب خودش قرار داده است. نمی توان گفت ایده ی فیلم بادبادک با همه ی فیلمهای مقوله ی جنگ متفاوت است، اما نکته ای که من را به نوشتن آن وا داشته  است،  همین تداوم مرگبار است. متاسفانه یک منطقه ی جنگ زده برای همیشه جنگ زده است و حتی پس از تبدیل شدن به یک بهشت طبیعی مانند محل اتفاق این قصه باز عاری از اتفاق جنگی نیست و این نکته ایست که مدنظر من در این قصه بوده است.

ـ آیا تصور می کنید پرداخت به تبعات آن میتواند در بیداری کسانی که جنگ را ندیده اند، موثر باشد؟

نمی توانم تصور کنم که کسی جنگ را ندیده باشد. همانطور که گفتم در جنگ بودن  به معنای حضور در میدان جنگ نیست. اما شک ندارم که فیلمهای ضد جنگ زاویه ی دیگری از جنگ را برای مخاطبانش روشن میسازد. جای تاسف و نگرانی اینجاست همه ی انسانها میدانند که جنگ خوب نیست اما جنگ همچنان هست.

ـ شما در این فیلم به نگاهی انسان دوستانه اشاره داشته اید، راجب به شکل گرفتن این نگاه بگویید ؟

گاه می توان با یک حرف کوچک پیام بزرگی را رساند هر چند روشن سازی نمادها به عهده ی مخاطب است، اما به عنوان مثال گاه یک کودک می تواند نماد یک کشور باشد و یک ساز دهنی الوده نماد یک بلای بزرگ و دامنگیر. کودکی که خود دچار این بلا شده است آن را به دوست و هم بازیش انتقال نمی دهد. پسربچه که رویا هایش را از دست داده است؛ نمی خواهد رویاهای دوستش به کابوس تبدیل شود و متقابلاً دختر تلاش می کند کابوس های دوستش را دوباره به رویا برگرداند. این  می تواند یک تلاش بی دریغ و کودکانه برای برقراری آرامش بین انسانها باشد.

ـ برای آنکه شخصیتهای فیلم شما با موضوع آگاهانه برخورد کنند چه تمهیداتی را بکار گرفته اید ؟

می توان گفت حتی شخصیتهای فیلم نمی دانستند که فیلم در مورد جنگ است، من آنها را با دردهای ملموس تر و کودکانه تری درگیر می کردم. آنها خیلی سریع تغییر احساس می دهند، کافی است نسبت به آنها احساست را تغییر بدهید.

ـ کم سن بودن آنها سبب نشد که گاهی به فکر تغییر موضوع بیفتید؟ چرا ؟

نه هیچوقت. برای نظر دادن در این زمینه کمی زود است اما فکر میکنم در میان نابازیگرها کودکان بهترین بازیگران هستند، آنها تنها خودشان و دردها و رنجهای خودشان را بازی میکنند و جهت دادن به آنها  به مراتب راحت تر است.

ـ نقش کودکان در آنکه بشود با حضور آنها به مقوله ی مهم جنگ پرداخته شود، چقدر می تواند تاثیر گذار باشد ؟

 کودکان در این بین بزرگترین قربانی والبته بیگناه ترین هستند ، انها نه تنها توان جنگیدن را ندارند بلکه هیچگاه به چرایی جنگ پی نخواهند برد و فقط تباه می شوند. نگاه یک کودک جنگ زده معصومانه ترین نگاه است، چون اوست که هنوز دوست را از دشمن نمی شناسد.

ـ نکته ای که از سایر موضوعات دیگر فیلم مورد توجه بوده است چیست؟

 موضوع فرعی در فیلم نداشتم، حتی در متن اصلی فیلم نامه کمی به اعتقادات پرداخته بودم که در جریان فیلمبرداری و تدوین حذف و یا دستکم کمرنگ تر شد.

ـ نام بادبادک که نام فیلم است نشان از چه چیزی است؟

 بادبادک کودکانه ترین رویای این فیلم است. کودکان فیلم رویایی را قربانی می کنند تا رویایی دیگر به وقوع بپیوندد. پایان بندی فیلم تلخ است اما بادبادک تنها عنصر شیرین این پایان است هر چند که رقص بادبادک در یک قبرستان ممکن است یک پیام تلخ را به مخاطب انتقال دهد.

ـ آیا قصد داشته اید که از این اسم به عنوان نماد رهایی استفاده کنید؟ چرا؟

همچین قصدی نداشتم اما نماد زیبایی است  و دوست دارم مخاطبان پیام رهایی را  نیز از بادبادک دریافت کنند.

ـ با تشکر از حضور شما در این مصاحبه

ـ منم سپاسگذارم.

منبع: کردپرس

انتهای خبر/

گولان، هه وال، شاره که م سه قز، سقز، کوردستان، سایت خبری، شهرستان سقز



برچسب ها :

کارگردان سقزیجنگبادبادکفیلمسریالادریس محمودیان

نظرات کاربران :

اولین نفری باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید!

دیدگاه های ارسالی شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد.
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

نام *
 

کد امنیتی
 
   
آخرین اخبار
پربازدیدترین های یک ماه اخیر

ADS In Website

ADS In Website

ADS In Website

ADS In Website

ADS In Website

ADS In Website

ADS In Website

تلگرام، گولان سقز، شبکه های اجتماعی، همراه باگولان

بیمارستان، نوبت اینترنتی، بیمارستان امام خمینی، کلینک تخصصی، درمانگاه چشم، متخصص داخلی، زنان و زایمان، گوش، حلق و بینی، رزرو نوبت اینترنتی، متخصص کلیه و مجاری، ارتوپدی، قلب، بیمارستان امام خمینی سقز، بیمارستان بعثت، بیمارستان توحید، بیمارستان قدس،بیمارستان فجر مریوان، بیمارستان امام حسین بیجار، بیمارستان شهید بهشتی قروه، بیمارستان بوعلی مریوان، بیمارستان صلاح الدین ایوبی بانه، بیمارستان سقز، بیمارستان سنندج، بیمارستان مریوان، بیمارستان بیجار، بیمارستان قروه، بیمارستان بانه

ADS In Website

ADS In Website

ADS In Website

کسب و کار، تجارت، آگهی، خوش فروش، رایگان، تبلیغات، ایران، کامپیوتر، پوشاک، مواد غذایی، آموزش، بهزاد مرادی سقز

شبکه، فضای مجازی، کانال اطلاع رسانی، شبکه ایرانی، رسانه، موبایل، گوشی

فراخوان، خبرنگاری، سقز، اطلاع رسانی، سایت گولان، گولان سقز، پوستر

گولان سقز، پخش زنده، شبکه های استانی، شبکه ملی، شبکه های صدا وسیما، شبکه سه، کردستان