نقدي بر پارك مولوی کرد به قلم پيمان كريمى

آلودگی صوتی هدیه ای از غرفه داران پارک شهر سقز/ مسئولان به فكر ارتقای كيفی و كمی پارک باشند

نكته اينجاست كه مستاجرين عزيز علاوه بر توسعه ی طولي و عرضي و اضافه کردن يخچال، صندلي، دل، جگر، كلانه و ...، فضاي صوتي و آرامش عمومي شهروندان را هم اجاره كرده اند !

به گزارش خبرنگار گولان سقز، در هياهوی مدرن و حزن زندگي كنوني، نگاهش قفل در يك فضاي ناب شهری شده و به سوی آن روانه مي شود.

در اين بهشت شهری، زمزمه ی فواره در دل  طبيعت طنین انداز گشته و با عبور خود فرشی از سبزه و چمن در پهنای زمین می گستراند و لبخندی رنگين بر روی درختان نمایان می گردد و آوای بلبل حزین از گوشه و کنار باغ به گوش می رسد، هوای گرم تابستان دلهای سرد و افسرده را گرم کرده و با شعله های عشق حقیقی آشنا می سازد، اما امان از فرياد غاز و بلندگو و موتور كه رشته ی احساس 'شهروند' را پاره كرد و هرچه را كه ديد به كامش تلخ کرد!

توصيف زيبايی اين پارك بدون تشريح مزاحمت ها، براي مردم سقز همچون افسانه ايست كه روز به روز غريب تر مي گردد

موتور را كه نمی شود كاري كرد !!! اما ظاهرا هر روز تعداد غرفه هايی كه برای داخل و اطراف اين پارك خريداري مي شود بيشتر شده و مديران شهری بجای توسعه و تجهيز و ارتقای سطح كيفي موجود، به فكر پر كردن و سد معبر بيشتر هستند. نكته اينجاست كه مستاجرين عزيز علاوه بر توسعه ی طولي و عرضي و اضافه کردن يخچال، صندلي، دل، جگر، كلانه و ...، فضاي صوتي و آرامش عمومي شهروندان را هم اجاره كرده اند !

مديران شهری بر مبنای الگوی طراحی چهار باغ در هر٤ گوشه ي پارك غرفه هايي حلبي مانند و غريب با فضاي پارك نصب كرده و مالكان هم هركدام به نوعي و به سبكي مردم را به كنسرت اجباري روانه مي كنند.

مسئولانی كه در خريداري قوطي فلزی هيچ توجهي به زيبايی پارك نمي كنند آيا حداقل در تنظيم قرارداد ها هيچ نام و نشاني از بلندگو، آرامش مردم، سد معبر، توسعه ی روز به روز غرفه، نابودی چمن، بهداشت و ... ذكر مي كنند؟

آرامش صوتي، بهداشت آب حوضچه ها، امنيت عابرين و عدم ورود موتور سيكلت در اين پارك موارديست كه در عدم توجه به آنها بايد تجديد نظر شود! بجای افزايش تعداد قوطی فلزی و افزايش سطح سنگ فرش، بهتر است به فكر ارتقای كيفی و كمی اين پارك باشيم.

جالب اينكه در مناقصه اخير شهرداری يك غرفه تحت عنوان مطبوعات پارك در برنامه ی توسعه قرار دارد!

مسئولان عزيز دقت كنيد كه اكنون هيچ كدام از مسيرهای اصلي پارك فاقد غرفه نيست! هر پرسپكتيو و عكسي كه از پارك رسم شود در نهايت به يك هايپرماركت غرفه مانند ختم مي شود! حال غرفه ی پنجم در كجای اين پارك تعبيه مي گردد!

غرفه های شهر تهران و ديگر كلانشهرها را كه بنگريم همه علاوه بر تنقلات، روزنامه و مجله هم دارند! اما هيچ كدام كلانه و جوجه و ابميوه و باند صوتي هم اندازه سالن كنسرت ندارند!

بهتر است بجای افزايش تعداد غرفه ها، به فكر توسعه ی كيفی پارك و طراحي يك كوشك مركزی و حوض و مسير ابي بر اساس الگوهای تاريخي چهار باغ باشيم!

يك طراحي سنتي و اصيل در قالب كوشت و آب روان مي تواند علاوه بر ارتقای زيبايی پارك، در بر گيرنده ی كافه، آبميوه گيری، فست فود، جگركی، كلانه و مطبوعات اين گنجينه ی شهری باشد.

یادداشت از پيمان كريمى_كارشناس ارشد معماری و انرژی

انتهای پیام/

برچسب ها :

نظرات کاربران :

دیدگاه های ارسالی شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد.
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

نام	*
کد امنیتی